حیف خانواده نشسته بود

ساخت وبلاگ
بالاخره رفتم کلاس خیاطی :دی دست و جیغ و هورااا!  از اونجایی که خیلی رو موضوع سر وقت رسیدن حساسم و دوستان جان صمیمی میدونن اگه با من قرار دارن و جون شون رو دوست دارن باید سر وقت بیان :))  خصوصا دوستان رگایی میدونستن چقدر بدخلق میشم وقتی 9 صبح قرار داریم و تازه ده بچه ها میان :| یا مثلا سید میدونه که حیف خانواده نشسته بود...
ما را در سایت حیف خانواده نشسته بود دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cmaahomaahi7 بازدید : 69 تاريخ : دوشنبه 9 مرداد 1396 ساعت: 6:49

یه چیزایی هست که تو روزای عادی آزار دهنده است مثلا دیدار یکسری افراد یا یکسری اتفاقات ساده اما گاهی همونا وقتی اتفاقی افتاده که منتظرشون بودی میشن بهترین آدمای نچسب بهترین اتفاقای بد! 

الان یکی از اون لحظاته که از وقوع یک اتفاق بد خوشحالم چون نتیجه ی خوبی داره مطمئناً :دی اشک شوق دارم میریزم حتی :دی

حیف خانواده نشسته بود...
ما را در سایت حیف خانواده نشسته بود دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cmaahomaahi7 بازدید : 66 تاريخ : دوشنبه 9 مرداد 1396 ساعت: 6:49

من گاهی از درونم یه ندایی میگه سیستم خودتخریبی فعـــــال! بعد اون موقع است که یه روند شروع میکنم دفاع از بقیه و تخریب خودم رفیق جانی دارم که خیلی حرص میخوره !یه مثلی هست میگن تنش خورده به تن فلانی اینم انگار تنش خورده به تن من و کمال که نه نقص هم نشین درش اثر کرده داشت خود تخریبی میکرد و از یه خانوا حیف خانواده نشسته بود...
ما را در سایت حیف خانواده نشسته بود دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cmaahomaahi7 بازدید : 73 تاريخ : دوشنبه 9 مرداد 1396 ساعت: 6:49

بخشی از سخنان گهربار من به بهترین رفیق زندگیم! 

یه بلوز مردونه دارم واقعا مردونه است جای دکمه هاشم جا به جاست میخوام ببندمش انگار دستم فلج میشه، شماها چطوری دکمه لباس تون رو می بندین؟میگن لباس زنا رو کس دیگه تن شون میکرده قدیما که جا دکمه اش فرق داره ولی خدایی بستن دکمه ها از اون سمت راحت تره فکر کنم برعکس بوده اینا اشتباه میگن خلاصه که خواستم بگم دمتون گرم با این که بستن دکمه های بلوزتون سخت تره زود حاضر میشین

حیف خانواده نشسته بود...
ما را در سایت حیف خانواده نشسته بود دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cmaahomaahi7 بازدید : 63 تاريخ : دوشنبه 9 مرداد 1396 ساعت: 6:49

دیشب برنامه دورهمی درباره حواس پرتی بود فکر کنم گرد حواس پرتی پخش کرد تو اطرافیان من :دی ولی بهترتر :)) خدا خیرش دهاد یادتونه گفتم یکی از بلاگرا یه کاری کرده ذوق دارم ولی بعدا بهتون میگم میخواستم بذارم روزی که کادوش رسید دستم بگما ولی خو میگم که حس خوب یعنی دوست مجازیت که حتی همشهریت نیست دومین نفری حیف خانواده نشسته بود...
ما را در سایت حیف خانواده نشسته بود دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cmaahomaahi7 بازدید : 77 تاريخ : دوشنبه 9 مرداد 1396 ساعت: 6:49

مامان جدید را دیدیم :)) پسندمون شد :دی اوشون نیز ^__^ الان توانشو دارم کل کهکشان راه شیری رو زخمی کنم من نمیدونستم سن مامان خانوم آینده رو :)) فقط 4 سال بزرگتره :)) بعد چون من ظاهرا بسیور بی بی فیسم فکر میکرد من دبیرستانیم :)) وقتی معلوم شد 4 سال فرق سن مونه کلی خندیدیم :))  خاله جانم که هیچی *__* م حیف خانواده نشسته بود...
ما را در سایت حیف خانواده نشسته بود دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cmaahomaahi7 بازدید : 68 تاريخ : سه شنبه 3 مرداد 1396 ساعت: 23:55

فرق هست بین رک بودن، صداقت و البته بیشعوری! امروز ما مهمون داشتیم خانواده دایی بابام که شامل نوه اش هم میشد :) نوه ای که بی نهایت شبیه منه هیکلش و البته اخلاقش بعلاوه ی یکی از دوستای خاله ریزه همراه همسرش و دو تا دخترش :)  دختراش زودتر اومدن که کمک کنن ولی خودش و همسرش وقتی اومدن که خانواده دایی باب حیف خانواده نشسته بود...
ما را در سایت حیف خانواده نشسته بود دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cmaahomaahi7 بازدید : 74 تاريخ : سه شنبه 3 مرداد 1396 ساعت: 23:55

دیروز صبح گوگولی ترین و بامزه ترین خاله ی آینده ی دنیا ایضا مامان کوچولوی آینده ی دنیا :دی رفتن شمال خونه شون بابا و خاله ریزه هم رفتن بهشت زهرا و من چون پانسمان پام تو کفش خیلی زیاد آزارم میده تنها نشسته بودم تو خونه بعد چند روز شلوغ بودن دورم یهو تنها شدن باعث شد گریه کنم زاری کنم :دی و میخواستم ی حیف خانواده نشسته بود...
ما را در سایت حیف خانواده نشسته بود دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cmaahomaahi7 بازدید : 91 تاريخ : سه شنبه 3 مرداد 1396 ساعت: 23:55

یکی از دوستان خاله ریزه هست که خیلی بی کلاس محسوب میشه از نظر خاله ریزه و بابام و سایرین ولی من دوستش دارم چون تا جایی که من دیدم صاف و زلال و یکرنگ بوده تازه یه خواهر داره نفس منه :) یکی از آرزوهای من این بود کاش مامان واقعی من این بود :)) انقد درجه درک و تفاهم مون بالاست که حتی والدینم اینجوری منو حیف خانواده نشسته بود...
ما را در سایت حیف خانواده نشسته بود دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cmaahomaahi7 بازدید : 82 تاريخ : سه شنبه 3 مرداد 1396 ساعت: 23:55

آقا باز خانواده گرامی منو گذاشتن رفتن بیرون :)) منم حوصله ام سر رفته بود گفتم آهنگی گوش داده بالکنی رفته کتاب الکترونیکی خوانده خیابانی دید زده! خلاصه نتیجه این که دیدم دو نفر دارن با چراغ قوه تو یه ماشین رو میگردن دقیقا رو به روی خونه مون :)) بابام یه دوربین شکار داره :دی عتیقه است ولی میشه باهاش د حیف خانواده نشسته بود...
ما را در سایت حیف خانواده نشسته بود دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cmaahomaahi7 بازدید : 72 تاريخ : سه شنبه 3 مرداد 1396 ساعت: 23:55

١. انگار کلاس خیاطی من طلسم شده :| امروز معلم جان تماس گرفت گفت چهارشنبه ساعت 2 باید برم :| منم به پاس این معطلی تصمیم گرفتم 4 شنبه از هیچ شیطنتی فروگذار نکنم :) مسخره شون که نیستم :| ٢. دندون پزشکی دیگه خر نیست خیلی هم خوب است :)) دارم میرم که ببینه سالم نگه داشتم شون یا باز خراب کاری بنمودم؟ ^__^ حیف خانواده نشسته بود...
ما را در سایت حیف خانواده نشسته بود دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cmaahomaahi7 بازدید : 81 تاريخ : سه شنبه 3 مرداد 1396 ساعت: 23:55

وقتی تو مطب دکتر جان 20 دقیقه معطل میشی و نتم خودش رو لوس میکنه نتیجه اش میشه این:

و اینکه معرفی میکنم :) عقاب هستم در قالب ماهی شایدم عقاب ماهیم :)) ببینید:

حیف خانواده نشسته بود...
ما را در سایت حیف خانواده نشسته بود دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cmaahomaahi7 بازدید : 68 تاريخ : سه شنبه 3 مرداد 1396 ساعت: 23:55

نگذاریم دخترمان گرفتار اثرپرنسسى شود همه ما بیشترین تصمیم هایمان را بر اساس پیام هایی که در دوران کودکی خود از پدر و مادر، مدرسه، جامعه و رسانه ها دریافت کرده بودیم می گیریم. این پیام ها به طور ناخودآگاه تمام ابعاد زندگی ما را تحت تاثیر قرار می دهند و بدون آنکه متوجه حضورشان باشیم یا حتی آنها را به حیف خانواده نشسته بود...
ما را در سایت حیف خانواده نشسته بود دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cmaahomaahi7 بازدید : 73 تاريخ : سه شنبه 3 مرداد 1396 ساعت: 23:55